اگر توجّه داشته باشى، مىفهمى که من مىخواهم از تکیه بر نعمتها و از تکیه برخودت هم فارغ شوى؛ و آنجا که در بنبست دنیا و ناتوانى و عجز کامل خودت قرار مىگیرى، ناامید و متزل و یا ملتهب و برآشفته نباشى؛ که در دعاى امین الله مىخوانى: «اَللّهُمَّ فَاجْعَل نَفْسى مُطمَئِنَّة بِقَدَرِک». تو آرامش دل من را، در کنار نعمتهاى بیرون و قدرتهاى درونم نگذار؛ که این هر دو، دنیاپرستى و خودپرستى است.
من را با قدر و اندازههایى که گذاشتهاى، آرام کن تا بفهمم که در برابر آنچه دارم،باید بازدهى داشته باشم تا بفهمم که براى رفتن، دو پاى شکر و صبر را دارم. شکر، در هنگام دارایى و توانایى و صبر، در هنگام فقر و عجز؛ فقر دنیا و عجز انسان. و رضا و خوشنودى، در هر دو حال؛ که این زندگى پاک و طیّب است.
#نامه_های_بلوغ_صفحه_127
درباره این سایت